
محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز: افرادی که به کتابخانههای عمومی سر میزنند بیشتر از چه دستهای هستند و در جست وجوی چه کتابهایی قدم به آنجا میگذارند؟ آیا هدف اصلی از رفتن به چنین مکانهایی چرخیدن و پرسه زدنِ از سر شوق و علاقه لابه لای قفسه کتاب هاست، یا باید بگوییم این روزها کتابخانههای عمومی کمی از این کارکرد خود فاصله گرفتهاند و بیشتر به دلیل سکوت و آرامشی که هدیه میکنند به انتخاب ارجح دانش آموزان، دانشجویان و متقاضیان شرکت در آزمونهای دانشگاهی و استخدامی تبدیل شدهاند؟
این سؤال و مسئله اصلی ماست که تصمیم گرفتهایم امروز در صفحه «فرهنگ و ادبیات» به سراغش برویم. برای یافتن پاسخ، با چند تن از مسئولان کتابخانهها تماس گرفتهایم و به چند جا نیز حضوری سرک کشیدهایم. همچنین، نظر یکی از کتابداران را نیز دراین باره جویا شدهایم.
باید یادآور شویم که کتابخانههای هدف ما در این گزارش صرفا کتابخانههای عمومی وابسته به آستان قدس رضوی بودهاند و نه آنهایی که تحت نظارت نهاد عمومی کتابخانهها هستند. طبق آنچه در وبگاه سازمان کتابخانه ها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی درج است، به غیر از کتابخانهای که در حرم مطهر قرار دارد، بالغ بر بیست کتابخانه دیگر در شهر مشهد وابسته به آستان قدساند.
در وهله اول و از چشم یک ناظر بیرونی که قصد امانت گرفتن کتاب یا مطالعه درس در چنین فضایی را ندارد، آنچه چشم آدم را به خود خیره میکند دختر و پسرهای دانش آموز و کوله به دوشی هستند که انفرادی یا همراه گروههای دوستانه خود چند کتاب و دفتر زدهاند زیر بغلشان و به اینجا پا گذاشتهاند؛ یعنی اصلا این طور به نظر میرسد که کتابخانههای عمومی، حالا، بیش از هر چیز دیگری، قرائت خانههایی هستند که با در اختیارگذاشتن سکوت کافی و فارغ از هرگونه هیاهوی بیرون محل امنی شدهاند برای محصلان، و البته جاهایی که درس خواندن را در جوار دوستان و هم سالان مفرحتر میسازند و -دور از خانواده- برای غالب نوجوانها رغبت بیشتری ایجاد میکنند.
این تصویر پررنگِ اولیه، وقتی به فضای داخلی کتابخانه مدنظرم و سالن مطالعه آن میروم، مهر تأیید میخورد؛ چهار میز کوچک پهلو به پهلو شدهاند و درمجموع ۱۰ نفر پشت آنها نشستهاند. از این ۱۰ نفر، هفت نفر نوجواناند و بچه مدرسهای، یک نفر جوان است، و دو تن دیگر بزرگ سال که پوشش و ظاهر رسمی شان میگوید کارمند اداره یا نهادیاند.
بدون هیچ توضیح و تفصیلی میروم سمت آدم بزرگها و آرام میپرسم: «چه میخوانید؟» تعجب میکنند، اول از اینکه یک خانم پا شده آمده است با خیال راحت توی قسمت مردانه جولان میدهد و بعد از اینکه بی مقدمه و ناگهانی سؤال کردهام؛ اما به هرصورت پاسخشان را میگیرم؛ یک نفر دارد برای آزمون وکالت میخواند، یک نفر دارد برای آزمون دکتری میخواند، یکی دیگر هم دانشجوست و باید یک کنفرانس آمده کند برای استادش و دانشجوهای دیگر.
هرچند حضور در کتابخانههای عمومی با هدف درس خواندن و بهره گیری از سکوت حاکم بر آنجا یک امر همیشگی بوده و چندان جای تعجب ندارد، اگر بخواهیم این مسئله را در گذر زمان در نظر بگیریم، به نظر میرسد هرچه جلوتر آمدهایم، مراجعه از سر عشق وعلاقه برای گشت وگذار میان صفحات داستانها و شعرها و کلمهها بیشتر جای خودش را داده است به مراجعه از سر وظیفه و برای گذار از دوران درس و امتحان و آزمون و کنکور. فکرم را با چند تن دیگر که در مسیر تهیه این گزارش به هم برخورد میکنیم، در میان میگذارم.
میان صحبتهای مختصر و کوتاه و تکراری از این دست که «شرایط عوض شده است و بچههای الان هم عوض شدهاند و نیازهایشان را به طریق دیگری برطرف میکنند» و «این روزها که فضای مجازی همه چیز را در اختیار کوچک و بزرگ میگذارد دیگر چه کسی میرود کتابخانه؟» یک نفر دستم را میگیرد و پرت میکند به سالهای دور کودکی و کتابخانههای کانون پرورش فکری، جایی که برای نسل من احتمالا یکی از آشناترین و دوست داشتنیترین و امنترین فضاهای ممکن بود که حتی وسط کلاس و درس و مدرسه، برای خواندن دو کتاب قصه بیشتر، میکشیدمان سمت خودش، و سرآغاز مؤانست بسیاری با کتاب و کلمه بود.
یک آقای جوان به من گفت: «کانون من را نجات داد، یعنی کتابهای کانون و قصهها و داستان هایش. از وقتی پایم به آنجا باز شد، تا همین امروز، کتاب از دستم نیفتاده است.» کار کانون رسالتی است که بر دوش کتابخانههای عمومی نیز هست و بانیان و متولیان نیز به آن اذعان دارند، اما درعمل انگار یک مانع بزرگ نامرئی وجود دارد که انجام دادن آن را چنان که در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ بود مقدور نمیکند.
آماروارقام و صحبتهای مسئولان کتابخانهها البته این را نمیگوید. کتاب فراوان است و شمارَش به ده هاهزار میرسد، عضو و مراجعه کننده نیز. هرچند تقریبا همگی کتابخانهها از بیان صریح موجودی کتابها به تفکیک موضوع خودداری میکنند، عددهای بزرگ و چندرقمی زیاد بر زبان میآورند که میگویند رمان و داستان بیشترین خواننده را دارد و اغلب متقاضیان آنها خانمها هستند.
محمدباقر کلیدری، مسئول کتابخانه «مسجد الرضا (ع)» در انتهای بولوار رضا، به ما میگوید: «بیش از ۳۰هزار نفر عضو خانم و آقا داریم. تعداد نسخههای کتابها تقریبا به ۷۰هزار میرسد. از همه طیفها و همه نقاط شهر هم مراجعه کننده داریم و الان یکی از کتابخانههای شلوغ شهر هستیم. در روزهای عادی، به صورت میانگین، سیصد الی چهارصد مراجعه برای استفاده از فضای کتابخانه داریم که این رقم در ایام امتحانات راحت به پانصد میرسد. بیشتر افراد دانشجو و دانش آموز هستند، بخشی هم کارمندند.
کمترین حجم کتابهای ما را کمک درسیها دارند که همانها هم بیشتر اهدایی خود مراجعه کنندگاناند. بیشتر کتاب هایمان عمومیاند و باقی، به ترتیب، روان شناسی، دینی، مذهبی و تاریخی. کتابهایی که بیشتر به امانت میروند رماناند که باز بیشتر خانمهای خانه دار میبرند یا آقایان میگیرند برای خانم هایشان. بعد از آن، کتابهای روان شناسی، دینی، مذهبی، تفسیر قرآن، زندگی ائمه (ع)، زندگی نامههای تاریخی و زندگی نامههای شهدایند که جدیدا نوجوانانها خیلی دنبالشان هستند. آقایان هم بیشتر تاریخ میبرند و ادبیات و شعر.»
«امام صادق (ع)» در خیابان دانشگاه، نیز به ما میگوید: «کتابهای ما را بیشتر کتابهای حوزه فنی-مهندسی، پزشکی و عمومی تشکیل میدهند. درمجموع ۳۸ هزار جلد کتاب داریم که ۱۳۰ جلدشان کتب مرجعاند. حدود ۱۲ هزار نفر عضو داریم؛ دقیقش میشود ۶ هزارو ۶۰۷ نفر آقا و ۵ هزارو ۳۷۵ نفر خانم. هر ماه، بالغ بر ۱۹۵۰ مراجعه کننده آقا و ۱۹۰۰ مراجعه کننده خانم داریم. به ترتیب اولویت، کتابهای پزشکی و فنی-مهندسی به امانت میروند و بعد روان شناسی و دینی. خانمها بیشتر رمان و کتابهای روان شناسی را به امانت میبرند. درست است که بیشترْ دانش آموزان و دانشجویان به کتابخانه ما مراجعه میکنند، اما همه جور مراجعه کننده داریم.»
«حضرت معصومه (س)» در شهرک رضویه که روبه روی یک مدرسه ابتدایی قرار دارد، چنین میگوید: «ما از همه گروههای سنی مراجعه کننده داریم؛ از دانش آموزان ابتدایی داریم تا بچههای پشت کنکوری؛ و البته بزرگ سالان را هم داریم و خانمهای خانه دار و آقایانی که شاغلاند و کارمند. ولی بیشتر دانش آموز هستند، اگرچه معنی اش این نیست که فقط کتابهای درسی و آموزشی ما به امانت میرود؛ کتابهای داستان را هم خیلی به امانت میبرند. مراجعه کنندگان خانم بزرگ سال بیشتر کتابهای روان شناسی میبرند و بعضی از خانمهای خانه دار هم رمان، بچههای مدرسهای هم داستانهای کودک و داستانهای وحشتناک که دختر و پسر ندارد. ما فقط در اردیبهشت ۲ هزارو ۵۴۰ مراجعه کننده داشتهایم.»
«امام صادق (ع)» در بولوار وکیل آباد، میگوید درباره کتابها نمیتوانند آمار بدهند و ادامه میدهد: «مخاطبان ما از گروههای سنی مختلفاند که البته در کل بیشتر پشت کنکوری هستند، یعنی سنین شانزده و هفده و هجده. درصدی هم دانشجویان وکالت هستند. در همه موضوعات کتاب داریم، از رمان و تاریخی و دینی گرفته تا اجتماعی و آشپزی و خیاطی و زبان و حقوقی. خانمها بیشتر از رمان و روان شناسی و آشپزی و خیاطی استقبال میکنند، ولی آقایان خیلی رمان نمیخوانند و بیشتر برای مطالعه کتابهای درسی به اینجا میآیند.»
این یکی دو چالش ذهنی را با افروز گرد فرامرزی، یکی از کتابداران شهرمان، در میان میگذارم و نظر او را نیز جویا میشوم. او درباره رسالت کتابخانههای عمومی میگوید: «کتابخانههای عمومی چند هدف یا رسالت دارند. یکی دردسترس قراردادن منابع اطلاعاتی برای همه و بدون درنظرگرفتن سن و قومیت و جنسیت است.
دیگری بحث فرهنگ سازی است، یعنی اینکه بتوان آگاهی و علاقه به مطالعه را بیشتر کرد. هدف دیگری که میتواند وجود داشته باشد این است که از نویسندگان و پژوهشگران حمایت شود و درواقع منابعی فراهم شود که آنها بتوانند به هدف خود برسند و، همچنین، دانش آموزان و دانشجویان بتوانند مطالعه کنند.
یک رسالت اجتماعی هم این است که فضایی فراهم کنند برای تعاملات اجتماعی و فعالیتهای فرهنگی.» این کتابدار درباره وضعیت کنونی کتابخانههای عمومی و تغییراتی که در سالهای اخیر اتفاق افتاده است نیز به ما میگوید: «من هم با نظر شما موافق هستم: برخلاف هدف اصلی کتابخانهها که ترویج فرهنگ مطالعه است و چیزهایی که بالاتر به آنها اشاره کردم، کتابخانههای عمومی امروزه بیشتر تبدیل به فضایی شدهاند همچون قرائت خانه که بیشتر برای مطالعه درسها از آنها استفاده میشود.
حتی سالنهای مطالعه نوپا هم که اکثرا برای مطالعه در زمان کنکور و فصول امتحاناند، تبدیل به محیطی شدهاند برای وقت گذرانی دانش آموزان و دانشجوها. البته استثنائاتی هم وجود دارد. تجربههای من در کتابخانههای حاشیه شهر میگوید به دلیل برخوردارنبودن شهروندان آن نواحی از امکانات دیجیتال، مطالعه کتب درسیْ آنجا رایجتر است. البته نباید فراموش کرد که رفتار کتابدار و عوامل کتابخانه هم خیلی مهم است که شوق و انگیزه را در افراد ایجاد میکنند یا نه.»